جواهرات مدرن چیست؟
اگر از رهگذری در خیابان بپرسید آیا میداند جواهر چیست احتمالا پاسخ میدهد “بله”. مردم میدانند جواهر شی زیبایی است که به عنوان زینت لباس و شخص به کار میرود. هرچند اینقدر که به نظر میرسد ساده نیست. در فرهنگ لغت هنرهای زیبا میتوانیم در خصوص جواهرات این را بخوانیم:
عمدتا از فلزات گرانبها (فلزات بدون واکنش: طلا، نقره، پلاتینیوم یا سنگهای قیمتی و عاج) ساخته میشوند و تکههایی که کاربرد تزئینی دارند ( صدف ، مروارید و …) همچنین به معنای زیورآلات انسانهای بومی و اولیه با سنگها، شاخها، استخوانهای رنگارنگ و … هم هست. نقطه شروع معمولا کاربرد یک شی بود که به ویژه در اشیایی با کاربرد تزئین پوشش دیده میشود (سنجاق هایی برای بستن قسمتی از لباس، قلاب کمربند، به نظر میرسد این تعریف فقط قسمتی از جواهرات را که رابطه نزدیکی با طلای سنتی دارد پوشش میدهد.
جواهرات معاصر که به نام جواهرات مدرن هم شناخته شده است از صنایع دستی فراتر رفته، تقریبا به اصل دیگری از هنر و وسیلهای برای بیان دیدگاههای سازنده تبدیل شده است.
در تعریف دیگری که برای جواهرات ارائه شده است میخوانیم:
جواهرات نه تنها میتواند موردی در رابطه با لباس باشد بلکه میتواند به درونیات شخص هم مربوط باشد. اغلب، شی مجسمهای مستقل است که با نمایی از انسان ترکیب شده یا به عنوان وسایل صحنه یک نمایش به کار گرفته میشود و بخشی از درونیات سازنده را نشان میدهد. جواهرات اغلب تفسیری هنرمندانه در اتفاقات مهم برای هنرمند است. از سوی دیگر در گذشته پیامی واضح را نشان می داده است. آنها اطلاعاتی مثل وضعیت تاهل، تعداد فرزندان را در اختیار دیگران میگذاشتند. حتی وسیلهای برای پرداخت بودهاند.
در یک تعریف ارائه شده دیگر میخوانیم:
جواهرات جایی بین مجسمه و پوشاک قرار دارد. مثل مجسمه بیشتر جواهرات شامل یک شی فیزیکی مستقل از خود جواهر است. بعضی از جواهرات طوری ساخته و در نظرگرفته شدهاند که جدا از بدن انسان دیده شوند. اما بر خلاف مجسمه، جواهرات از وجود یک شخص زنده جدانشدنی است: بیشتر جواهرات برای پوشیدن ساخته شدهاند یا تصور میشود که پوشیده میشوند. اما بر خلاف لباس، جواهرات به ندرت برای محافظت افراد در برابر گرما، سرما، بارندگی و زل زدن اطرافیان ساخته میشوند.
با این حال محدودیتهای خاصی در رابطه با جواهرات وجود دارد:
وزن نامناسب بعضی از جواهرات متوسط ( این ها به استفاده از برق یا تکنولوژیهای دیگر احتیاج دارند و به دلیل دشواری در پردازش آنها هنوز تصور جواهری با یک تلویزیون درون آن مشکل است). به طوری که برای مورد دوم، با پیشرفت تکنولوژی و افزایش دسترسی به بعضی راه حل ها که امکانات را برای هنرمندان گسترش داده است خیلی از آنها تغییر کردهاند.
برای درک این موضوع که چرا تفاوتهای بسیار زیادی در تعریف مفهوم جواهرات وجود دارد، باید به اواخر قرن نوزدهم برگردیم؛ وقتی اولین پیشگامان تغییر در این حوزه ظاهر شدند.
جواهرات مدرن در قرن 21
جواهرات مدرن ذاتا غیرمشابه هستند و به چند روش، پدیدههای فرهنگی و دیدگاههای اجتماعی زمان خود را نشان میدهند. قرن بیست و یکم دوره ای از انقلاب صنعتی است که منجر به پیدایش مواد جدید و تکنولوژیهای ساخت و ساز شد. مدرنیسم از کاربرد تزئینی متمایز و برجسته شد؛ نوع سنتی آن برای دهه ها با انواع مختلف تاریخ گرایانه برابر شمرده میشد.
با این کار، عملکرد و سادگی شکل تحسین شد که توجیه شده بود. در ابتدا، عملکرد و ارتباط مناسب در طراحی ساختمانهای در نظر گرفته شده برای بانکها، دفاتر، فروشگاههای بزرگ، فرودگاهها یا کارخانه مهمات بااهمیت بود. گسترش مدرنیسم در معماری به دلیل زمان و هزینه موردنیاز برای تکمیل پروژه به تاخیر افتاد.
نمونههای جواهرات مدرن ساخته شده :
در سال 1946، موزه هنر مدرن در نیویورک، نمایشگاهی به نام جواهرات مدرن دست ساز برگزار کرد که شامل پژوهشهای افرادی در رابطه با طراحی طلا مثل مارگارت دپاتا، پاول لوبل و هنرمندان مدرن گرای جواهرات مثل الکساندر کالدر، ژاک لیپچیتز و ریچارد پوسِت دارت بود. جواهرات الکساندرکالدر از نظر شکل بسیار دقیق بود و با استفاده از یک تکنیک اولیه که یادآور روحیه بداهه و خلاقیت است ساخته شد. این نقطه عطفی در تاریخ جواهرات مدرن آمریکایی بود و البته تضاد شدیدی با کار مارگارت دپاتا داشت.
ترکیب جواهرات و مجسمهها بی اساس نبود :
اینها کاملا به هم مربوط بودند: هر دو از تکنیک ها، مواد و فرمهای هنری مشابه استفاده میکنند؛ آگاه بودن به این مسئله که جواهرسازان مدرن در چه موقعیت دشواری هستند و چرا جواهرات تنها چنین فرمی دارند بسیار مهم است. جای تعجب نیست وقتی هنرمندان تصمیم به نافرمانی میگیرند و آنچه را قلبشان به آنها میگویند بدون توجه به صداهای انتقادی از اجتماع خلق میکنند. طراحانی که سعی میکردند از مجموعهای از طرحهای قدیمی، چیزی جدید و تازه اقتباس کنند که شکل و نمایهای هنرمندانه مخصوص به خود داشته باشد. وبا ترکیب مجسمهها و اشکال هندسی دست یه ابداع اشکال مدرنی در این زمینه کردن. بلانچ براون،مورخ هنری می نویسد: حدود سال 1947 به فروشگاه اد وینر رفتم و یکی از سنجاق های مربعی مارپیچ او را خریدم چون عالی به نظر میرسید. من توانستم هزینه اش را بپردازم و آن، مرا بین انتخابهایی که داشتم با هوشمندی زیباشناسانه، گرایش فکری و تدبیری پیشرو شناسایی کرد. آن سنجاق ( یا یکی از تعداد سنجاق های کم شبیه آن) نشان ما بود و ما با آن را با افتخار می پوشیدیم. این سنجاق به جای ارزش بازاری مواد به دست هنرمند اهمیت داده بود.
سنجاقهای مربعی مارپیچ چکش کاری شده اد وینر استرلینگ و سنجاق سینههای سوزنی 1950-1948 جواهرات به شکلی کاملا جدید تبدیل شد.
جواهرات مدرن با استفاده از موادی غیر ارزشمند
جواهراتی از جنس طلا که بعد و با انواع مختلفی از جواهرات مدرن در مواد گرانبها وجه مشترک خیلی زیادی نداشتند. با این حال، این تعریف از جواهرات که در اینجا یاد شد یعنی جواهری که از مواد گرانبها ساخته نشده باشد جواهر نیست، تعریفی مطلق است. علاه بر این، همزمان با جواهرات مدرن، پدیده جواهرات پوشاک با تولید انبوه، ارزان، ساخته شده از مواد جدید و ارتباط نزدیک با پاپ آرت به وجود آمد. مرزها در هم محو شدند؛آیا شی ساخته شده ازپلاستیک با توجه به محتوا معنی جدیدی به خود میگیرد؟ چه کسی هنرمند است و چه کسی حق ندارد خود را هنرمند بنامد؟