دفن مردگان با طلا
مرگ و مراسم تدفین در ایران باستان به آثار بجای مانده، آئینها و عقاید مردم ساکن فلات ایران در ارتباط با مرگ و مردگان میپردازد. ایرانیان در دورههای باستان گاه جسد را با موم میپوشاندند و آنگاه آن را دفن میکردند چنانکه در جنوب ایران متداول بود. گاه جسد را میسوزاندند و این عمل به دلیل فراوانی چوب و وجود جنگل بیشتر در جنوب دریای مازندران و دیگر مناطق پرجنگل انجام میشد. گاهی نیز اجساد را در دخمههایی میگذاردند تا طعمهٔ لاشخورها شوند. گاه نیز اموات را در تابوتها یا کوزههای سفالین دفن میکردند. پس از فراگیری دین زرتشت و هنگامی که این دین به صورت دین رسمی ایرانیان درآمد، سوزاندن، غرق کردن و به خاک سپردن جسد گناه بزرگی شمرده شد. در آیین زرتشت آتش و آّب و خاک مقدس هستند. اگر جسد را مدفون کنند خاک را آلوده ساختهاند و اگر در آب غرق کنند آب را ناپاک نمودهاند و اگر در آتش بسوزانند با آلوده ساختن این فروغ آسمانی بزرگترین معاصی صورت گرفتهاست. به عقیدهٔ پیروان مزدیسنا باید جسد را در دسترس مرغان و جانوران لاشهخور قرار داد یا بالای برجهای خاموشی در معرض نابودی گذاشت.
خاکسپاری
اعتقاد به روح و روان و زندگی پس از مرگ به اشکال گوناگون در سراسر نقاط و مراکز جهان باستان از جمله ایران وجود داشتهاست. بر اساس و مبنای همین اعتقاد در گور مردگان اسباب و لوازم زندگی و خوراک و پوشاک قرار میدادند. در ادواری قدیمتر بر اساس شغل متوفا ابزار پیشهاش را نیز پهلوی دستش قرار میدادند. اغلب مردگان را در عمق کمی که گاهی از ۲۰ سانتیمتر نیز تجاوز نمیکرد، دفن میکردند. شکل اسکلتهایی که باقی مانده به شکل خمیده و منحنی است. برخی اوقات مرده را طوری خمیده دفن میکردند که تمام اعضای بدنش به جانب شکم کشیده شده باشد.با پیدایش و کشف فلزات، زینت مردگان با اشیاء طلاه و نقره و سنگهای گرانبها رسم و شایع شد. این رسم خدمت مهمی به فهم هنر و دانستنیهای دیگر باستانشناسان کردهاست زیرا که تقریباً تمامی جواهراتی که از زمانهای باستان به دست ما رسیدهاست از مقابر و گورها یافت شدهاست.
کشف قبر ۵ هزار ساله در بلغارستان
این که انسانها دوست دارند تا همهی زیباییهایی که در چشمشان است و معمولا هم آن زیباییها رنگی طلایی دارند از دیرباز، از زمانی که هیچ نبوده تا الان که تکنولوژی و تلاش ما برای زندگی مجلل و به قولی طلایی در وجود همه ی ما منعکس میشود وجود داشته است. امروز میخواهیم مردی ۵ هزار ساله در بلغارستان که در وارنا زندگی میکند و ثروتمندترین مرد این کشور است را به شما معرفی کنیم ولی همانطور که گفتیم او ۵ هزار سال قبل از میلاد میزیسته پس، این آشنایی با تمام آشناییهایی که در زندگیتان داشتهاید، بی شک متفاوت خواهد بود.
در دهه ی ۱۹۷۰ میلادی بود که در یک عملیات باستان شناسی در وارنای بلغارستان، اسکلتهای یک مرد بلغاری کشف شد ولی این انتهای این کشف نبود زیرا این مرد با خود چیزهای بسیاری را به همراه آورده بود. باقیماندههای جسد این مرد با وسایل بسیار زیادی را به همراه خود به ارمغان آورده بود. او به همراه خود قدیمیترین وسایلی که از مس و از آن مهمتر، طلا بود را به ارمغان آورد و این یافتهها به عنوان قدیمیترین و باستانیترین آثاری است که در وارنا و اطراف آن کشف شده است.زمانی که این قبر بسیار گران! کشف شد تا زمانی که این قبر کنده نشده بود و داخل آن دیده نشده بود هنوز اهمیت آن برای کسی مشخص نشد. زمانی که این قبر کشف شد تا مدتها به عنوان یکی از شگفتآورترین کشفیات باستان شناسی بلغارستان شناخته میشد و افراد زیادی را برای بازدید از خود به وارنا کشاند.
در اکتبر سال ۱۹۷۲ بود که رانندهی بیل مکانیکی که در حال حفاری آن منطقه بود، به صورت کاملا اتفاقی بزرگترین سایت باستان شناسی بلغارستان را در وارنا آن هم در یک قبر کشف کرد که البته این کشف تبدیل به یکی از بزرگترین یافتهها در تمامی تاریخ بلغارستان گشت.از آن زمان بود که دو محقق به نامهای میشل لازاروف و گروهش بین سال های ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۶ و ایوان ایوانف و گروهش در بین سال های ۱۹۷۲ تا ۱۹۹۱ برای کاوش و بررسی این قبر و صاحبش، مرد ۵ هزارسالهی بسیار پولدار بود را انجام دادند.در این منطقه که این گور پیدا شد، بیش از ۳۰۰ گور کشف شد که در آنها جمعا، ۲۲ هزار شی باستانی به دست آمد. از این تعداد بیش از ۳ هزار وسیله از طلا بودند که میانگین وزنی بین ۶ کیلوگرم را دارند. دیگر آثار کشف شدهی با ارزش در این قبرها عبارتند از وسایل مسی، وسایل آبرنگی البته با کیفیت بسیار بالا، ابزارهای سنگی، جواهرات، پوستههای نوعی قارچ مدیترانهای، ظروف سفالی،… و بساری از اشیا دیگر است.بر این اساس میتوان گفت که جامعهی بلغاری یک جامعهی پیشرفته از لحاظ ساختاری بوده است. مردم بالا مقام و پولدار را با وسایل قیمتی دفن میکرده و مرد عادی و ساده را بسیار معمولی دفن میکرده اند. مردی که بسیار در میان باستان شناسان معروف شد و به عنوان مرد ۵ هزارساله ی بلغاری معروف شده است در قبر شماره ی ۴۳ پیدا شده است.
در قبر شمارهی ۴۳ بر اساس پژوهشها و یافتهها، مردی که در این قبر دفن شده است یکی از درجه داران افراد مهم جامعه ی وارنا در آن زمان بوده است، حتی میتوان گفت که حاکم بوده است. زیورآلاتی که همراه با این مرد بلغاری دفن شده است همگی از جنس طلا هستند و درخود نمادهایی از قدرت در سطح بالای جامعه دارند.با این مرد حتی خنجرش هم دفن شده بوده است و این خود یکی از دلایلی است که به مقامب بالای این مرد ثروتمند حتی پس از مرگ، فردی رتبه دار اطلاق میگردد.
در منابع تاریخی اکثرا آورده شده است که تمدن انسانها که به شکل امروزی پیشرفت و ارتقا پیدا کرد از تمدنهای بزرگی همچون بین النهرین، مصر و دره ایندوس به وجود آمده است و آنها باعث به وجود آمدن شهرنشینی، به وجود آمدن تشکیلات شهری منظمی همچون آبیاری، حاکم،… و بسیاری از چیزهای دیگری است که در حال حاضر نیز با آنها روبرو هستیم اما چندین تمدن اسرار آمیزی بر روی زمین هستند که علاوه بر این که گرههای کور تاریخ بشر هستند ولی خیلی از وجوهشان همچون یک راز ماندهاست.یکی از این تمدنهای رازگونه و اسرارآمیز مردمانی بودند که ۷ هزار سال پیش در کنار دریاچهی سیاه و در بلغارستان زندگی میکردند.بعد از کشف شدن این قبر و خیلی از شواهد دیگر اولین حقیقتی که مشخص شد این بود که وارنا تنها یک جامعهی کوچک و پیش افتاده و یا حتی فراتر از اینها، منزوی نبود بلکه وارنایی بسیار بزرگ در حال طلوع در تاریخ جهان بوده که به دلایل نامعلومی و سر به مهری، نتوانسته است تا به منصهی ظهور برسد.
با کشف این قبر بسیاری از فنونی که در آن زمان در وارنا و بلغارستان مورد استفاده بوده است همچون: ظرفیت تولید کالاهای نفیس و ماهرانه، غنای شیوههای فرهنگی، مراسم خاکسپاری پیچیده و سیستم اعتقادات باستانی را در تمدن وارنا کاملا به خوبی نشان میدهد و به همین دلیل وارنا را گهوارهی تمدن اروپا مینامند.بررسیها نشان میدهد که بین ۴۲۰۰ تا ۴۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، دوران طلایی تمدن وارنا بوده است. در همان زمان بود که صنعتگران و حتی پزشکان در این جامعه ظهور کردند. تجار از بهادارترین عناصر کشف شده یعنی از مس و طلا برای داد و ستد استفاده میکردند.مردم وارنا در نتیجهی ارتباطات بیشتر با همسایگان شمال و جنوب و همچنین نفوذ به دریای سیاه و دریای مدیترانه، وارنا را به یکی از پر رونقترین شهرهای اروپا و آن زمانها تبدیل کرده بودند. کشفیات شگف انگیز وارنا از ظروف مسی، مجسمه های ساخته شده از سنگ، روغن گل سرخ،… و خیلی از موارد دیگر شروع شد تا به کشفیات شگفت انگیزتر رسید.
گنجینه گمشده جوبجی
در سال1386 کارگرانی که در روستای جوبجی، زمین را برای انجام عملیات لولهکشی میکندند، بهطور تصادفی به یک گنج باستانی باشکوه رسیدند. این گنجینه که شامل جواهرات و سنگهای قیمتی میشد، در 2تابوت برنزی قرار داده شده بود. بیشتر اشیا از طلا ساخته شده و متعلق به 600تا 700سال پیش از میلاد مسیح، یعنی از زمان حکومت پارسها قبل از هخامنشیان تا اوایل دوره امپراتوری هخامنشی بود. روستای جوبجی در نزدیکی شهر رامهرمز در استان خوزستان واقع شده است. این آثار باستانی کشفشده که به زیبایی طراحی شده بودند شامل حلقه، دستبند، دکمهسردست، گردنبند، زنجیره، دکمه، آویز، مهره، سنجاق، خنجر سلطنتی و انواع مجسمههای برنز میشد. در آن زمان این اشیای تاریخی برای رسانهها به نمایش درنیامد. در آن زمان اسفندیار رحیممشایی، رئیس میراث فرهنگی کشور بود. او وعده انتقال گنجینه کشفشده به عمارت صمیمی رامهرمز را داده بود. با این حال بعد از پیدا شدن این گنج، تا سالها محل نگهداری آن افشا نشد. بخشی از این اشیا در نمایشگاههایی یکی در هلند و دیگری در آلمان به نمایش درآمدند، اما هنوز نیز با گذشت 13سال از سرنوشت دقیق آنها خبری نیست. بسیاری از باستانشناسان و اهالی رامهرمز نگران هستند که این گنج به کلکسیونرهای خصوصی یا موزههای بینالمللی فروخته شده باشد. کشف این گنج باعث شد جوبجی بارها غارت شود و تخریبها بهحدی زیاد بود که حفرههای ایجادشده باعث سستی خاک منطقه و خطر ریزش شد. بالاخره در سال97 عملیات نجاتبخشی این محوطه تاریخی آغاز شد که منجر به کشف چند تابوت باستانی ارزشمند متعلق به دورههای مختلف تاریخی شد. با وجود آغاز کاوشها، باز هم شکارچیان گنج در خفا تونلهایی 20متری به سمت این محوطه حفاری کردند.
جام طلایی مشگینشهر
در سال1393 بود که مدیرکل وقت میراث فرهنگی استان اردبیل از کشف 2جام طلایی و نقرهای در مشگینشهر خبر داد. جام طلایی که از حفاران غیرمجاز کشف شده بود با نقوش برجسته و نقش و نگار توجه باستانشناسان را بهخود جلب کرد و بار دیگر توانست ادعای وجود تمدنی کهن در منطقه را اثبات کند. به گفته رئیس میراث فرهنگی مشگینشهر، این جام مربوط به عصر آهن 2، یعنی هزاره اول قبل از میلاد است. از آن زمان جام طلایی مشگینشهر از دید عموم کنار رفت و مسئولان میراث فرهنگی از افشای محل آن خودداری و نمایش آن را به زمان تکمیل موزه مشگینشهر موکول کردند.